جستجو در این وبلاگ

شنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۹۵

بت‌های عشق – سُراینده: نمیرا – برگرفته از اشکواژه


بت‌های عشق


برادر گفت:
«- زندگی فی‌النفسه تلخ است...»
پس بر این شورزخمی
زخم‌شویی را نخواهم یافت

کثرت حسرت چیزی
در درون‌ام نیست
دانه‌ی شوق مرا
مرغ بی‌پروای کِ بلعید؟


سپندآسا
این روزگار
این همیشه آموزگار
سپندی گفت و دودم داد:
«- یا باید از زن‌ها گریخت
یا باید این جنس فریبا را فریفت
یا که با بت‌های عشق،
                                    باید درآمیخت».


ناگهان
در میان خود و خویش
یک نفر نجواکنان
فریاد زد:
در هراس از – هیچ –
گرد هر – هرچ* – مپیچ


درین تقدیر تنهایی
درین سرمای جان‌سوز جدایی
این روزگار
این همیشه آموزگار
آرزوپوشینه‌هایم را
به آویز محال آویخت.



* هرچ: هرآنچه، هرچیز، هرچه... (سراینده)



شابک: 5-8412-631-91 
سُراینده: نمیرا (حمید رضا حسینی)
اشکواژه
ناشر: سُراینده
مینیاتورها: پوشکین میمندی‌نژاد
چاپ نخست: زمستان 2006 (1384) استکهلم
حروف‌چینی، چاپ و صحافی: چاپ آرش- سوئد
نشانی الکترونیکی سُراینده: hrh.namira@gmail.com 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر